خلیج فارس در دوره ایران باستان
iran
iran
مدارک تاریخی و باستان شناسی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد از رونق تجارت بین نواحی مختلف خلیج پارس حکایت می کند. به عبارت دیگر خلیج پارس یکی از راههای دسترسی سومریها و اکدیها به دیگر نقاط به شمار می رفته است. آنان این آبرا ه مهم را به نام دریای خورشید طالع می نامیدند و به نظر می رسد از آن به عنوان مسیر ارتباطی با هندوستان و دیگر مناطق همجوار استفاده می کرده اند. سواحل و بنادر خلیج پارس به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و سهولت دستیابی، از قدیمترین ایام به عنوان ایستگاه های تجاری مورد توجه قرار داشته اند و کشتیرانی در آن به اسانی صورت می پذیرفته است. قایقهای اولیه دست ساز سومری می توانسته در حاشیه کرانه های خلیج پارس و بدون ترس و واهمه از سرگردانی در دریا در طول سواحل آمد و شد کرده و در این دریا حرکت کنند و حتی هنگام دور شدن از ساحل با بهره گیری از دورنمای کرانه ها و یا رویت جزایر کوچک و بزرگ که در سراسر خلیج پارس پراکنده اند مسیر خود را به راحتی پیدا کنند. مسافران دریا به دلیل نزدیکی سواحل و جزایر به همدیگر و امکان توقف گاه به گاه در این مناطق، نیازی به ذخیره سازی غذا و آب در قایقها نداشتند و از این رو جابجایی در خلیج پارس به آسانی انجام می پذیرفت. خلیج پارس در دوره هخامنشیان: پیروزی ماد ها برآشوریها و فتح سرزمینهای مجاور دریای مدیترانه و پس از آن ضمیمه شدن لودیه و بابل و ایالتهای غربی آسیای صغیر به حکومت هخامنشیان نویدبخش دروه ای جدید از تبادلات اقتصادی و تجاری بود که بنادر و جزایر خلیج پارس در آن سهم عمده ای را بر عهده داشتند. گسترش رو به افزایش مرزهای ایران از دوره مادها به این سو و توسعه آن به طرف دریای مدیترانه، توجه هر چه بیشتر پادشاهان ایران به دریانوردی و امور تجارت دریایی را بیش از پیش افزایش داد. از این میان پادشاهان هخامنشی توجه ویژه ای به خلیج پارس و بنادر و جزایر آن از خود نشان دادند به گونه ای که ایران در تمام طول دوره هخامنشی مالک مطلق و بلامنازع کرانه های شرقی دریای مدیترانه و خلیج پارس و حوزه اقیانوس هند باقی ماند و حتی در فواصل کوتاهی از 525 تا 428 قبل از میلاد و از 345 تا 332 قبل از میلاد مالک الرقاب و فرمانروای مطلق دریای مدیترانه هم شد. ایرانیان و بویژه پارس ها مدتها پیش از روی کارآمدن هخامنشیان کرانه های خلیج پارس را می شناختند و بسیاری از طوایف و تیره های ایرانی از جمله بومیان منطقه به شمار می آمدند. بندر آباد و پر رونق لیان در نزدیک بوشهر کنونی، یکی از باراندازهای مهم ایلامی، در دوره کوروش هخامنشی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است و چنان اهمیتی داشته که پادشاه ایران در نواحی پس کرانه ای آن، قصر باشکوهی ساخت که بقایای آن در نزدیکی برازجان پابرجاست. استرابو و اریان از این کاخ باعنوان Taoce یاد کرده اند، نام این شهر در الواح گلی پارسه «تخت جمشید» باعنوان Tamukan ثبت شده است. از محتوای این الواح بر می آید که تعداد زیادی کارگر جهت برداشت محصول اعزام شده اند. آرامگاه های دوره اولیه هخامنشی در نواحی پس کرانه ای خلیج پارسی شاهدی دیگر بر این مدعا است. در گنجینه نفیس زیورآلاتی که در محل پاسارگاد به دست آمده مروایدهای غلطانی دیده می شود که ساحل نشینان خلیج همیشه پارس به رسم هدیه به دربار تقدیم می کردند. آشنایی ایرانیان با دریانوری و سکونت آنان در سواحل خلیج پارس باعث شد تا به اهمیت تجارت دریا پی ببرند و از دوران حکومت کوروش اقداماتی را در جهت تسهیل بازرگانی به انجام رسانند این اقدامات با روی کار آمدن داریوش در سال 522 قبل از میلاد وارد دوره ای تازه شد، سه اقدام اساسی داریوش در سالهای نخستین حکومت، تأثیر بسیار مهمی بر ساحل نشینان خلیج پارس و تجارت دریای آن بر جای گذاشت، نخستین آن آرام کردن ایالتهای پس کرانه ای خلیج پارس در سال 520 میلادی دومین اقدام فتح هند و سواحل آن در سال 517 قبل از میلاد و اعزام یک گروه اکتشاف دریای به خلیج پارس و اقیانوس هند و دریای سرخ بود و سومین اقدام او حفر کانال سوئز در سال 497 قبل از میلاد و اتصال خلیج پارس به دریای مدیترانه از طریق ایجاد یک آبراه بزرگ در مصر را می توان نام برد. اقدامات داریوش در جهت تسهیل امور تجارت دریایی نخستین تأثیراتش را در رشد و آبادانی و رونق خلیج پارس و جزایر و بنادر آن بر جای گذاشت. با حفر کانال سوئز کشتی ها و دریانوردان خلیج پارس نی توانستند کارهای خود را به طور مستقیم به بنادر دریای مدیترانه حمل نمایند و از آن طرف نیز فراورده های مورد نیاز خود را تأمین کنند. این نیز گفتنی است که داریوش شخصاً به خلیج پارس سفر کرد و دستورات لازم را برای توسعه و رونق بنادر آن صادر نمود، فتح سرزمین هند سبب ایجاد روابط بازرگانی با بومیان این نواحی شد و کشتیهای کوچک بین دهانه رود سند و خلیج پارس به سهولت رفت و آمد می کردند. از دیگر سو اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد که هدف اصلی داریوش از حفر کانال سوئز در وهله نخست رونق بخشیدن به تجارت بنادر خلیج پارس و در مراحل بعدی تفوق دریایی بر مدیترانه و سهولت حمل و نقل در پادشاهی بزرگ ایران بوده است. او با درایت و هوشیاری توانست با این اقدام شایسته، مسیر حمل و نقل کالاها را که قبلا از بنادر شمالی خلیج پارس به بابل و سپس به نواحی شرقی مدیترانه و یونان می رفت، به نفع بنادر پایین دست خلیج پارسی تغییر بدهد. به عبارت دیگر حفر کانال سوئز موجب وارد آمدن خسارات زیادی به بابل و دیگر شهرهای مسیر زمینی تجارت خلیج پارس به سواحل مدیترانه می شد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که باوری کار آمدن هخامنشیان و توسعه قدرت آنان به سواحل مدیترانه و دریای سرخ، لزوم توجه به تجارت دریای و بویژه سواحل و بنادر خلیج پارس بیش از پیش مطرح شد اقدامات کورش-داریوش و خشایار شاه در ایجاد امنیت در نواحی ساحلی و تسهیل مراودات اقتصادی بین سواحل نیز موجب آبادانی و رونق این مناطق گردید. به عبارت دیگر سواحل خلیج پارس در دوره هخامنشیان بر رقبای خود یعنی بنادر و سواحل مدیترانه پیشی گرفته و با حفر کانال سوئز این بنادر و شهرهای خلیج پارس بودند که توانسته در سایه امنیت به دست آمده در شاهنشاهی هخامنشی سهم عمده ای را در تجارت دریای بین المللی بر عهده گیرند. پادشاهان هخامنشی بویژه داریوش اول به خوبی بر اهمیت دریای خلیج پارس و نواحی مجاور واقف بودند و شناسایی و اکتشاف مناطق دریای برای داریوش از چنان اهمیتی برخودار بود که به دستور او نخستین هیأت اکتشافی سواحل و بنادر خلیج پارس و هند به کرانه ها و جزایر و بنادر اعزام شد. فرمانده گروه اعزامی پس از بازگشت خود به یونان، اطلاعات خود را از این سفر دریایی در کتابی به عنوان Periplus یا گردش با کشتی جمع آوری کرد و این دفتر منشأ تمامی آگاهی یونانیان از شرق شد و همچون نمونه ای عالی از یک گزارش جغرافیایی، مورد تقلید و توجه جغرافی نویسان بعدی قرار گرفت. داریوش اول پس از تسخیر ایالت سند و هنگام بازگشت به ایران، به Scylax یکی از فرماندهان خود- از اهالی شهرcaryande بندری در یونان آسیا در کاریه- مأموریت داد که با چند کشتی جنگی ایرانی، سراسر سواحل کشور جستجو کرده درباره آن گزارشی تهیه کند. کاریه یکی از شهرهای جنوب غربی آسیای صغیر همانند فنیقیه بخش اعظم ملوانان و دریانوردان هخامنشی را تأمین می کرد. گروه بزرگی از اهالی کاریه توسط داریوش به خلیج پارس منتقل شدند تا در آنجا به فعالیت دریانوردی بپردازند. در پاییز سال 515 قبل از میلاد Scylax سفر تحقیقاتی خود را از گنداره «قندهار» آغاز کرد. او از طریق رود کابل به سمت جنوب تا اقیانوس هند پیش رفت و پس از رسیدن اقیانوس هند در ادامه مسیر خود خلیج پارس و سواحل جنوبی بلوچستان-مکران را تا بندر خرمشهر کنونی مورد تفحص قرار داد، از آنجا به دریای سرخ رفت و توانست شبه جزیره عریستان را دور بزند و پس از زمان زیادی مسافرت دریای به ساحل مصر و کانال سوئز رسید. او گزارشی را برای داریوش اول تنظیم نمود. متأسفانه اصل این گزارش از بین رفته «احتمالاً». اما هکاتئوس ملطی از آن در اثر جغرافیایی خود استفاده کرده است و هرودوت و دیگران از آن منبع نقل قول کرده اند. داریوش پس از آن ناخدای کاریه ای را مأمور کاوش و اکتشاف دریای سیاه و دریای کاسپین کرد، شواهد نشان می دهد که ظاهراً Scylax حتی سواحل شمال آفریقا را تا تنگه جبل الطارق نیز پیموده است. داریوش از اولین اقدام خود قطعاً اهداف عملی را در نظر داشته است. هرودوت هوشیارانه در این مورد می نویسد: داریوش درباره آسیا هر چه مهم بوده است کشف کرده. این جمله مورخ یونانی، نشانگر قدرت بی چون و چرای ایرانیان در گذرگاه های زمینی و دریایی آسیا است و شواهد نشان می دهد که در این رهگذر هرگز نباید نقشی ساحل نشینان خلیج پارس و بنادر و جزایر آن را نادیده گرفت.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ شنبه 24 تير 1391برچسب:, توسط مهرداد تولایی |